پنجره های مه گرفته 

یادآور نبودن تو هستند 

آن روز که در تنهائی ام تو را صدا کردم 

آن روز که همه ی لحظات عشق را در تو یافتم 

آن روز که خویشی نداشتم جز غربت خودم 

آن روز که آخرین همسفرم تو بودی و بس 

آن روز که گریه ام هیچ بود و خنده ام هیچ 

آن روز که فریادهایم در سکوت سرد تو خفه شد

آن روز که من در شعاع آفتاب پائیزی تو را گم کردم

ولی 

دل می داند 

جان می داند

با همه ی نبودنهایت 

تو را 

تنها تو را دوست دارم




تاریخ: پنج شنبه 19 اسفند 1389برچسب:,
ارسال توسط آرزووووووو تنها

 بی تو یک روز در این فاصله ها خواهم مرد

مثل یک بیت ته قافیه ها خواهم مرد

تو که رفتی همه ثانیه ها سایه شدند

سایه در سایه این ثانیه ها خواهم مرد

شعله ها بی تو ز بی رنگی دریا گفتند

موج در موج در این خاطره ها خواهم مرد

گم شدم در قدم دوری چشمان بهار

بی تو یک روز در این فاصله ها خواهم مرد




تاریخ: پنج شنبه 19 اسفند 1389برچسب:,
ارسال توسط آرزووووووو تنها

 نگران رفتنت نیستم


شنیده ای که زمین گرد است؟

از هر سمت که بروی

باز روزی به هم خواهیم رسید

باور کن




تاریخ: پنج شنبه 19 اسفند 1389برچسب:,
ارسال توسط آرزووووووو تنها

گفته بودی، از غرورم،ازسکوتم، خسته ای

من شکستم هر دو را
گفته بودم، از سکوتت، از غرورت خسته ام
به خاموشی مغرورانه ات
شکستی تو مرا
از همه تنهایی ام، خستگی ام
با تو گفتم تا بدانی
با همه نا جیگری، بی ناجی ام
تو، سکوتت خنجریست
بر قلب من
و حضورت، مرهمی
بر زخم من

تنهایم نذار




تاریخ: چهار شنبه 18 اسفند 1389برچسب:,
ارسال توسط آرزووووووو تنها

صفحه قبل 1 ... 3 4 5 6 7 ... 8 صفحه بعد